ننه هر وقت میرفتیم جایی
وقتی بر می گشتیم اخلاقش عوض می شد
انگار مارو نمی شناخت
یه جورایی به نبودنمون عادت می کرد
باید خودمونو بهش معرفی می کردیم
اون روزم از سفر اومده بودیم
با کلی سوغاتی
خندان گفتیم :سلام
با تغیر گفت: علیک
گفتیم :چی شده؟
گفت:هیچی براتون بزنم برقصم...
گفتیم : نه
ما هم رو میگرفتیم
دیگه به اخلاقش عادت کرده بودیم
ما هی التماس کنیم
اون هی ناز کنه
این دو روز دنیارو به اخم گذروند
می بینی تورو خدا با خودش چه کرد؟
من هر موقع میخوام قهر کنم
یاداون می افتم
که زندگی سخت دنیارو
به خودش سخت تر کرد
ولی هنوزم دلم برای اخماش تنگ میشه
کاش بازم بود
و قهر میکرد....
سلام دوستم
تا بوده همین بوده و تا هست چنین است.
به روزم
چشم خدمت میرسم
سلام فروزان جان
بعضی ها اخلاقشون همین جوریه
زود قهر می کنند وباید نازشونو کشید
امان از این اخم وفهر
سلام
بهتریـــــــــــــــــــــــــــــــــــن ها همیشه مے مانند
شاید جلوے دیدگان نباشند
امادردل ماندگارند
روزی بهترینم
جلوی چشمم بود
ومن ندیدمش
از این ندیدن گله مندم
عزیزم
سلام
خدا رحمتشون کنه بازم خوبه که یک یادگاری موثر برای شما و اخلاق شما گذاشتند
واقعا خودشونم نمی دونستن