رویاهای نازپری

طفیل هستی عشقندآدمی وپری ارادتی بنما تا سعادتی ببری

رویاهای نازپری

طفیل هستی عشقندآدمی وپری ارادتی بنما تا سعادتی ببری

چهارشنبه سوری

 

 

 

میدونی فروزان

همیشه دلم میخواست جای تو بودم

چند تا خواهر وبرادر داشتی

و همشون عاشق تو بودن

هر چی می خواستن به تو می گفتن

هر جا می رفتن با تو می رفتن

ولی من یکی یه دونه بودم

تنها بودم ولی همیشه خونه شما ولو بودم

چهار شنبه سوری بود

همه بچه هارو بردی حیاط

از خرابه خار و چوب جمع کردین

با کمک پسرای محل

آتیش بزرگی درست کردین

هیشکی نمی تونست از روش بپره

.... 

هرموقع هم میخواستیم بپریم

رضا دوقلو بهمون میگفت:

عروس قشنگش خوبه

مست وملنگش خوبه

ماهم پاهامون پیچ میخورد تو هم

.....

منم داشتم بهتون توی درست کردن دارت کمک می کردم

هر موادی که من آماده میکردم می چسید

عصبانی شدی

این دیگه چیه ناز پری؟

گفتم چوب کبریت خودتونه!

خلاصه پول دادی تا کبریت تازه بخریم

همین که با کمال موفقیت تونستم دارت آماده کنم

یهو پهلوی پای مهندس وهاب ترکید

از جا پرید و گفت :نازپری این چه کاریه؟

من خجالت کشیدم 

موقع قاشق زنی

چادر بزرگ مامانت برای جفتمون زیاد بود

روی سرمون کشیدیم

همسایه ها همینطور نقل ونبات می ریختن تو کاسه هامون

رضا دوقلو کمکمون کرد تا چادر رو روی سرمون نگه داریم

باورمون نمیشد که ظرفهای ما پر شده بود

به رضا باج دادیم  

 

 

 

رفتیم خونه

سبزی پلو ماهی مامانت مستم میکرد

مامانم صدام کرد

ولی به خواهش مامانت موندم

وای فروزان

عید دسته جمعی می چسبید

هیچ وقت یادم نمیره!!! 

ادامه مطلب ...

مدرسه برفی

 

 

یادت میاد فروزان

مطمئنم که خیلی خوب یادت میاد

اون روزکه برف اومده بود

و مامان پریسا دخترشو به تو سپرد

چون دخترش پاش پلاتین داشت و عمل کرده بود

زمین سرسره بود

میدونستم عاشق سر بازی روی برفی

ولی به خاطر پریسا چشم پوشی کردی

تو قابل اعتمادترین دختر یا بچه توی محل بودی

خلاصه

پریسا باما راهی شد

دستشو گرفته بودی

رسیدیم سر کوچه روبروی دبیرستان پسرانه

که دیدیم اونجا هیچ برفی نیست

تو گفتی بریم اونجا

و ما هم رفتیم و همین که پامونو گذاشتیم هر سه باهم خوردیم زمین

اونجا با اب شسته شده بود

و زمین مثل شیشه یخ بسته بود

نه می تونستیم پاشیم

نه می تونستیم همونجا بمونیم

پسرها هم یه سره داشتن مسخره مون می کردن

قیافه ات خیلی شاکی بود

همینطور روی زمین سینه خیز رفتیم تا منطقه یخ بسته شیشه ای تموم شد

یادمه چقدر پریسا رو بغل کردی و ازش عذرخواهی کردی

و پریسا گفت

ما همه مون گول خوردیم فروزان

تو دوست خوب همه بودی

برای همه بودی

هیچ کس با تو قهر نکرد

هنوز هم دوستت دارم فروزان!!!