عروسی ناهید بود
تو اومدی به من گفتی بیا
برای آخرین بار با ناهید خداحافظی کنیم
با همه بچه های ساختمون
رفتیم پارکینگ
صدا کردیم
ناهید جنگلی هی هی...
عروس شده هی هی...
مبارکه هی هی...
ناهید جنگلی...
ناهید جنگلی ...
یهو از توی خونه شون
یه پارچ آب ریختن روی سرمون
ما هم پا گذاشتیم به فرار
چه شری بودی
فروزان
دلم برات شده یه ریزه؟؟؟
کجایی؟؟؟
بزار برای دوستان گلم بگم که
ناهید موهاشو شونه نمی کرد
موهای بلند و پرپشتش
مثل موهای یک جنگلی بود
خودشم خوشگل بود
ولی دست به صورتش نمی زد
برای همین لقبش جنگلی بود
ما هم روز عروسیش
برای آخرین بار صداش کردیم تا خوشحال بشه
طفلی ناهید!!!
مگه کجاست؟
منم نمیدونم
شما باید بگی؟