رویاهای نازپری

طفیل هستی عشقندآدمی وپری ارادتی بنما تا سعادتی ببری

رویاهای نازپری

طفیل هستی عشقندآدمی وپری ارادتی بنما تا سعادتی ببری

فداکاری




یادته فروزان

یه پسره جقله اومده بود توی ساختمون

خیلی شر بود

شقایق هم طبق معمول مشغول کتابهای خودش

تن تن ومیلو

وخانواده رابینسون کروزوئه

و بیست هزار فرسنگ زیر دریا

یه بلوایی شده بود توی ساختمون

میگم:

حمید پسر کوچولوی اصغر آقا که پدرش با وانت کار میکرد

هر روز صبح می اومد توی حیاط و شروع می کرد به اذیت کردن دخترای کبری خانوم

تو که میدونی کبری خانوم چه سلیطه ای بود

چند بار به حمید گفتیم که شلوغ نکنه

ولی از این گوش می شنید 

از اون گوش بیرون می رفت

خلاصه اون روز گریه سودابه بلند شد

کبری خانوم چادر جنگشو سرش کرد

با یه دمپایی ابری که معلوم بود برای حمومه اومد توی کوچه

یه نیگا کرد دید که ما سر جامون دستبه سینه وایسادیم

گفت کی سودابه رو اذیت کرده

تو گفتی :نمیدونم

کبری خانوم مثل غولهای قصه ها

چشمشو چرخوند 

کسی رو ندید 

گفت اینبار اگه اومد خبرم کنید

تو داشتی هنوز هم دست به سینه نیگاش می کردی

گفت چیه؟

چرا به من زل زدی؟

گفتی : هیچی بابا ...

همینطوری

کبری خانوم مثل لاتهای چاله میدون سروصدا کنان رفت

حمید از پشت دیوار اومد بیرون

گفتی ببین این زنه 

خانوم غوله است

مواظب باش که چی میکنی؟

حمید خنده کنان دندانهای صاف ویکدستشو نشون داد

که باشه

بعد از نیم ساعت 

دوباره گریه سودابه بلند شد 

و مصادف بااومدن کبری خانوم

و کتک کاری با حمید بود

یه بلوایی بودتوی ساختمون که نگو...

نمیدونم چرا هر چی فحش بود به تو میداد:

عوضیا

جانیا 

....

تو هم داشتی بهش می گفتی :

شکم گنده کون کوچیک

پیشونی بلند بدبخت

چشم تنگ دهن گشاد

و تن لش  باغ وحش

که به مامانت گفت:چرا این جواب منو میده؟

تو هم گفتی خب اونم داشت به حمید فحش میداد

مامانت گفت به تو چه!!!

تو گفتی: خب حمید کوچیکه

دوستمه

نمی خوام این حرفای زشتو یاد بگیره

همه زدن زیر خنده

نازنینی بودی عزیزم


نظرات 8 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ

سلام به شما دوستان عزیز.افرادی که علاقه مند به داشتن سایت هستند میتوانند در سایت abardownload.netبه فعالیت بپردازند.موضوع این سایت درباره ی دانلود است .حضورشما دلگرمی ماست.برای عضویت به آیدی amir_webmaster مراجعه کنید تا در کمترین مان جوابتان را بگیرید.

تشکر خیلی زیاد

علی پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.ansd.blogsky.com

سلام
همه قشنگی وبلاگت یه طرف و آهنگش یه طرف تو بی حوصله گی امروز خیلی دلنشین بود

ممنون مهربون من

علی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.ansd.blogsky.com

سلام فروزان عزیز
چه روراست و صمیمی ، خوشحالم دوست خوب و با صفایی مثل تو پیدا کردم

سلام
از نوشته هات خوشم اومد
دوست خوبی برای نازپری هستی
با اجازه لینکت می کنم
با تشکر فروزان

علی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:45 ق.ظ http://www.ansd.blogsky.com

صبح بخیر
نظر انرژی بخشی گذاشتی ، ممنونم

سلام
همیشه با انرژی باشید
خوشحالم که خوشحال هستید

behzad fallahi دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ http://parazit68.blogsky.com

ba dorood
bi andaze webe jalebi dari 2ste aziz
omidvaram movafaq bashi
shom ba name royahaye nazpari link shodi age mayel bodi mano ham ba name parazit link kon
khabaram kon
ba tashakor
sabz bashio paydar hamchon sepidar
bedrood

سلام
باشه بهزاد
شما هم لینک نازپری شدید
از دوستیتان خوشبختم

علی سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.ansd.blogsky.com

فروزان عزیز چرا مطلب نمی نویسی

چشم مینویسم

علی چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:24 ب.ظ http://www.ansd.blogsky.com

عصر خانوم مهربون بخیر
فروزان جان ممنونم انقدر برام وقت میزاری

خواهش می کنم

علی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:20 ق.ظ http://www.ansd.blogsky.com

خوشم میاد مثل خودم سحرخیزی

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد